هرکول پوآرو

سریال هرکول پوآرو

هرکول پوآرو

سریال هرکول پوآرو

زندگی نامه آگاتا کریستی

آگاتا کریستی با نام اصلی آگاتا مری کلاریسا میلر (به انگلیسی: Agatha Mary Clarissa Miller) در شهر تورکی در ناحیه دوون انگلستان به دنیا آمد. پدر آمریکایی اش فردریک میلر نام داشت. مادرش کلارا بومر انگلیسی و از خانواده ای اشرافی بود. آگاتا به دلیل آمریکایی بودن پدر می‌توانست تبعه ایالات متحده نیز باشد، ولی هرگز از آن کشور تقاضای تابعیت نکرد. آگاتا دارای یک خواهر و یک برادر بود که هردوی آنها از وی بزرگ تر بودند.

آگاتا در سال ۱۹۱۴ با یک سرهنگ نیروی هوایی به نام آرچیبالد کریستی ازدواج کرد که ازدواج موفقی نبود و زندگی مشترک آنان بعد از ۱۴ سال عاقبت در سال ۱۹۲۸ به جدایی انجامید. دختری به نام روزالیند هیکز حاصل این ازدواج بود.

 آگاتا در زمان جنگ جهانی اول در بیمارستان و سپس در داروخانه کار می‌کرد؛ شغلی که تأثیر زیادی بر نوشته‌های او داشته‌است: بسیاری از قتل‌هایی که در کتاب هایش رخ می‌دهند از طریق خوراندن سم به مقتولان صورت می‌گیرند.
 
 اتاق آگاتا کریستی در هتل پرا پالاس استانبول. او کتاب قتل در قطار سریع‌السیر شرق را در زمان اقامت در این اتاق نوشت.

در هشتم دسامبر ۱۹۲۶ وقتی در سانینگ دیل واقع در برکشر زندگی می‌کرد به مدت ده روز ناپدید گردید و روزنامه‌ها در این مورد جاروجنجال فراوانی به پا کردند. اتومبیل او در یک گودال گچ پیدا شد و خود او را نیز نهایتاً در هتلی واقع در هروگیت یافتند. آگاتا اتاق هتل را با نام خانمی که اخیراً شوهرش اعتراف کرده بود با وی رابطه عاشقانه دارد کرایه کرده بود و در توضیح این ماجرا ادعا کرده بود که در اثر ضربه روحی ناشی از مرگ مادر و خیانت شوهر دچار فراموشی گردیده بوده‌است. در مورد این که آیا کل این ماجرا یک کار تبلیغاتی بوده‌است یا خیر، کماکان نظرات ضدونقیض اند. در آن زمان نگاه کلی مردم نسبت به ناپدید شدن آگاتا منفی بود و بسیاری بر این باور بودند که آن ترفند تبلیغاتی مبالغ قابل توجهی هزینه روی دست مالیات دهندگان کشور گذاشته‌است. در سال ۱۹۷۹ این ماجرای ناپدید شدن دست مایه فیلمی شد به نام آگاتا که در آن وانسا ردگریو در نقش آگاتا کریستی ظاهر می‌شود.

آگاتا در سال ۱۹۳۰ با باستان‌شناسی به نام سِر ماکس مالووان که ۱۴ سال از او جوان‌تر بود ازدواج کرد و با او به سفرهای فراوانی رفت. رد پای این سفرها و شهرها و کشورهایی را که او از آنها دیدن می‌کرد می‌توان در بیشتر داستان‌هایش که وقایع آنها در کشورهای شرقی (خاورمیانه) رخ می‌دهند دید. ازدواج او با مالووان در ابتدا ازدواجی موفق و شاد بود. این ازدواج توانست با وجود ماجراجویی‌های عشقی خارج از ازدواج مالووان مدتی نسبتاً طولانی دوام بیاورد.

آگاتا کریستی رمان قتل در قطار سریع‌السیر شرق را در سال ۱۹۳۴ وقتی در هتل پرا پالاس استانبول سکونت داشت نوشت. استانبول آخرین ایستگاه شرقی قطار سریع‌السیر اورینت بود که در آن زمان بین غرب و شرق اروپا در تردد بود. اتاقی که آگاتا کریستی در آن می‌زیست توسط مقامات هتل پرا پالاس به‌عنوان یادبود این نویسنده نامدار در همان حال و هوای زمان اقامت کریستی حفظ و نگهداری شده‌است.

آگاتا کریستی در ۱۲ ژانویه ۱۹۷۶ در ۸۵ سالگی به مرگ طبیعی درگذشت. او تنها یک فرزند به نام روزالیند هیکز داشت که او نیز در ۸۵ سالگی به تاریخ ۲۸ اکتبر ۲۰۰۴ درگذشت. در حال حاضر تمام حقوق مربوط به نشر و فروش کتاب های آگاتا کریستی در اختیار و مالکیت نوهٔ او ماتیو پریچارد است.

آگاتا کریستی

بانو آگاتا کریستی، DBE (به انگلیسی: Dame Agatha Christie, DBE) (زاده ۱۵ سپتامبر ۱۸۹۰ - درگذشته ۱۲ ژانویه ۱۹۷۶) نویسنده انگلیسی داستان‌های جنایی و ادبیات کارآگاهی بود. او با نام مستعار مِری وستماکوت (به انگلیسی: Mary Westmacott) داستان‌های عاشقانه و رومانتیک نیز نوشته‌است، ولی شهرت اصلی اش به خاطر ۶۶ رمان جنایی اوست. داستان‌های آگاتا کریستی، به خصوص آن دسته که درباره ماجراهای کارآگاه هرکول پوآرو یا خانم مارپل هستند، نه تنها لقب «ملکه جنایت» را برای او به ارمغان آوردند بلکه وی را به‌عنوان یکی از مهم‌ترین و مبتکرترین نویسندگانی که در راه توسعه و تکامل داستان‌های جنایی کوشیده‌اند نیز معرفی و مطرح کردند.

آگاتا کریستی در کتاب رکوردهای گینس مقام اول در میان پرفروش‌ترین نویسندگان کتاب در تمام دوران‌ها و مقام دوم (بعد از ویلیام شکسپیر)در میان پرفروش‌ترین نویسندگان در هر زمینه‌ای را به خود اختصاص داده‌است. تخمین زده شده‌است که یک میلیارد نسخه از کتاب های او به زبان اصلی (انگلیسی) و یک میلیارد نسخه دیگر در ترجمه‌های گوناگون به ۱۰۳ زبان دنیا به فروش رسیده‌است. محبوبیت جهانی کریستی به آن درجه‌ است که به طور مثال در کشوری چون فرانسه تعداد کتاب هایی که از او تا سال ۲۰۰۳ به فروش رسیده بالغ بر ۴۰ میلیون جلد بوده‌است.
 
 آگاتا کریستی

تله موش که یکی از آثار معروف اوست اولین بار در ۲۵ نوامبر ۱۹۵۲ در لندن (تئاتر آمباسادورها) به روی صحنه رفت و از آن تاریخ تا زمان حاضر و در طول بیش از ۵۰ سال همیشه بر روی صحنه بوده‌است و از این نظر رکورددار است. این نمایش نامه تاکنون فقط در لندن بیش از ۲٬۰۰۰ بار به روی صحنه رفته‌است.

در سال ۱۹۵۵ آگاتا کریستی نخستین کسی بود که جایزهٔ استاد اعظم را از مجمع معمایی‌نویسان آمریکا دریافت کرد. در همان سال نمایش نامه او به نام شاهد پرونده (به انگلیسی: Witness for the Prosecution) به‌عنوان بهترین نمایشنامه برندهٔ جایزه ادگار گردید.

بیشتر کتاب ها و داستان‌های کوتاه او (و بعضی‌ها از آنها چندین بار) به فیلم درآمده‌اند که از آن میان می‌توان فیلم‌های قتل در قطار سریع‌السیر شرق، مرگ در رودخانه نیل و قطار ساعت ۴:۵۰ پدینگتون نام برد. بسیاری از نوشته‌های آگاتا کریستی بارها برای تهیه برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی نیز مورد استفاده قرار گرفته‌اند.

دیوید سوشه

دیوید سوشِه (تلفظ صحیح "Su-shay" می‌باشد که در بین ایرانیان به اشتباه "ساچت" جا افتاده است) بازیگر توانمند و نکته سنج بریتانیایی و دارای نشان فرماندهِ رتبه امپراتوری بریتانیا است. از جمله معروف‌ترین کارهای وی، ایفای نقش هرکول پوآرو در سریال پوآروی آگاتا کریستی است که از سال ۱۹۸۹ میلادی تا ۲۰۱۳ ادامه داشت.


زندگی نامه
متولد دوم مه سال ۱۹۴۶ در لندن انگلستان
برادر بزرگتر او جان سوشی، مجری و اخبارگو است؛ و پدرش جک سوشی، متخصص بیماریهای زنان بوده‌است.
از پدر جک سوشِی و مادر جوان سوشِی(دورگه فرانسه)

خداحافظی با شخصیت پوآرو

دیوید سوشِی بعد از ۲۵ سال ایفای نقش کارآگاه هرکول پوآرو، در نوامبر ۲۰۱۳ پس از تولید آخرین قسمت از این مجموعه با این شخصیت خداحافظی کرد. آخرین پرونده، آخرین قسمت پوآرو با بازی سوشی بود.

در این آخرین پرونده، کارآگاه بلژیکی سالخورده برای جلوگیری از وقوع یک قتل دیگر از دوست دیرین خود کاپیتان هیستینگ خواهد خواست که به "استایلز کورت" محل تحقیقات در اولین پرونده ای که مشترکاً روی آن کار می کردند، برگردد.

او در مورد خداحافظی با این شخصیت گفت: "خیلی غم انگیز است. من دارم با شخصیتی خداحافظی می‌کنم که در تمام این ۲۵ سال او را شناخته و به نوعی خود او بوده‌ام. مثل خداحافظی با یک دوست قدیمی است ، خداحافظی با کسی که من در قالب بازیگری با او آشنا شدم. ولی هر چیزی دوره خود را دارد و فکر می‌کنم که این وقت خوبی برای پایان است. دیگر داستانی از آگاتا کریستی باقی نمانده که بتوان آن را به فیلم بدل کرد."

پوآروی آگاتا کریستی

پوآروی آگاتا کریستی (به انگلیسی: Agatha Christie's Poirot) یک مجموعهٔ تلویزیونی بریتانیایی است که از سال ۱۹۸۹ از شبکه ITV1 پخش می‌شود. هم‌اکنون فصل سیزدهم این مجموعه در حال پخش است.


داستان

این مجموعه بر پایه داستان‌های کوتاه و بلند آگاتا کریستی با محوریت هرکول پوآرو ساخته‌شده‌است. پوآرو که یک کارآگاه مشهور بلژیکی است، به همراه همکارش کاپیتان هستینگز پرونده‌های اسرار آمیز را حل می‌کند.

تصویر تلخ یک نقاش - پوآرو

تصویر تلخ یک نقاش یا پنج خوک کوچک، رمانی جنایی به قلم آگاتا کریستی است که شخصیت اصلی آن هرکول پوآرو می‌باشد.


خلاصه داستان

کارآگاه پوآرو بنا به درخواست دختر کارولین برای کشف واقعیت دست به یک رشته فعالیت دامنه دار می‌زند ولی مشکلات زیادی پیش می‌آید. در واقع اگر کارولین شوهرش را نکشته باشد، پس پوآرو باید جای دیگری اما دامنهٔ فعالیت محدود است. روزی که آمیاس کریل شوهر خانم کارولین به قتل رسید ۵ نفر حضور داشتند:الزا گریر، دختر جوان و زیبایی که با آمیاس کریل سروسری داشته و داشته و آمیاس مشغول ترسیم تصویری وی بوده‌است. برادران فیلیپ و مردیت بلیک که هم همسایه و هم از دوستان قدیمی کارولین و آمیاس می‌باشند، آنجلا وارن خواهر ناتنی خانم کارولین که در آن زمان نوجوانی بیش نبوده و خانم سیسیلیا ویلیام پرسار و سرپرست آنجلا..... تصویر تلخ یک نقاش داستانی است که به شیوهٔ غیر معمول ولی بسیار جالب پیش می‌رود و خواننده را در بر می‌گیرد. پوآرو نخست به دیدن ۵ نفری می‌رود که در روز حادثه در خانه صحنه حضور داشته‌اند، وی از هر یک از از آن‌ها جداگانه با روش خود حرف بیرون می‌کشد و سعی می‌کند داستان را از زبان خودشان بشنود تا بلکه به جریان قتل آمیاس پی ببرد. ضمناً نام این پنج نفر را پنج خوک کوچک می‌نهد که هریک سمبل یکی از شاهدان حاضر در قضایا هستند. فیلیپ بلک:خوک کوچکی که به بازار رفت چون مشاور مالی بود. مردیت بلک:خوک کوچکی بود که در حانه ماند چون وی مایملک خانواده را به ارث برد و به اصطلاح بست نشست! الزاگریر:سومین خوک کوچک بود که خوراک گوساله خورد چون به این غذا بسیار علاقه داشت. خانم سیسیلیا ویلیام:چارمین خوک کوچکی بود که کاری از دستش بر نمی‌آمد، چون از کار تدریس بازنشسته بود و درآمد بسیار اندکی بود و به قول معروف با آب باریکه گذران زندگی می‌گذراند. آنجلا وارن:وی نقش خود را به عنوان پنجمین خوک کوچک خیلی خوب ایفا می‌کرد چون همیشه در راه خانه جیغ می‌زد.